تیمهای تیرگان و کافهلیت خوشوقتند که نتیجهی مسابقهی داستان کوتاه تیرگان ۲۰۱۹ را اعلام کنند. برندگان این دوره داستانهای زیر هستند:
رتبهی ۱- داستان “دوزاری” از رویا محقق
رتبهی ۲- داستان “پاچین پیرهن” از شهلا رضا سلطانی
رتبهی ۳- (مشترک)- داستان “گنجیشک” از معصومه (ناهید) فرامرزی و داستان “پیغامها” از ابراهیم سلیمی کوچ
داستانهای برنده علاوه بر دریافت جایزه از طرف جشنوارهی تیرگان، به همراه داستانهای برگزیدهی داوران (در فهرست زیر) در مجموعهای به نام “داستان تیرگان” منتشر خواهند شد.
“پسران بیبی هاجر” از آزاده مالکی
“سرگردان مثل بوی موهای کولی” از دلبر یزدان پناه
“همه آنچه که باقی نماند” از آزاده عبدی فرد
“نفربر” از مهرنوش تنهایی
“آن چشم دیگر” از مریم رحمانیان
“لای وزوزی موهات جن خوابیده” از گلنار آدابی
“سانتافه” از پژند سلیمانی
“حبیبه خانم” از فیروزه حاجی فتاحی
“ملافه چهلتکه” از ناهید عصمتی
“درخت مینو” از یاسمن حسنی
– “حوالی میدان” از ماندانا حمیدی
“حرام زاده نیست” از فاضله فراهانی
“تیله های آبی” از محبوبه زارع
“معجزه” از فائزه بهارلو
“بوی کلوس، رد خون” از آزاده تقی آبادی
“دزد کوچولوی کثیف” از مصطفی شمس
“چوانگستی پروانه میشود” از بهنوش رمضانی
“اختر” از رویا کریمیان
“باش تا برگردم” از پگاه سالاری
“آخرین شب در قفس” از مروه میرزهرایی
“نسخ عرق” از بهزاد نوری حیران
داوری مسابقه در سه مرحله توسط سودابه اشرفی، میترا الیاتی، مرضیه ستوده و بهرام مرادی صورت گرفت. بیش از ۹۴۰ داستان دریافت و داوری شد. متن و عنوان داستانها بدون اسم نویسنده در اختیار داوران قرار میگرفت و دبیر مسابقه، حسین مرتضاییان آبکنار، در تمام مراحل بر حسن اجرای فرآیند داوری نظارت داشت.
تیمهای تیرگان و کافهلیت از داوری نقادانه و منصفانهی تیم داوری صمیمانه سپاسگزاری میکنند.
دبیر مسابقه
حسین مرتضاییان آبکنار
حسین مرتضاییان آبکنار متولد اسفند ۱۳۴۵ تهران است، فارغالتحصیل رشتهی هنرهای دراماتیک از دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران.
تا کنون دو مجموعه داستان به نامهای «کنسرت تارهای ممنوعه» ۱۳۷۸ و «عطر فرانسوی» ۱۳۸۲ چاپ کرده و یک رمان به نام «عقرب، روی پله های راه آهن اندیمشک، یا از این قطار خون میچکه قربان!» ۱۳۸۵ .
رمان او برندهی چندین جایزهی کتاب سال شده، از جمله جایزهی «بنیاد گلشیری»، جایزهی «مهرگان ادب»، و جایزهی ادبی «واو». اما متاسفانه مدت کوتاهی پس از آنکه چاپ سوم آن روانهی بازار شد، کتاب به خاطر مضمونِ ضد جنگِ آن توقیف شد. این رمان همچنین تا کنون به زبانهای فرانسه، آلمانی، کوردی، عربی، چینی، و چک، ترجمه شده و ترجمهی انگلیسی آن نیز به زودی منتشر خواهد شد.
آبکنار یک کتاب پژوهشی هم در زمینهی ادبیات دوره ی قاجاریه نوشته با نام «معرفی و بررسی آثار داستانی و نمایشی از ۱۲۵۰ تا ۱۳۰۰» که در سال ۱۳۸۷ توسط انتشاراتِ فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی منتشر شده.
آبکنار بیش از ده سال سابقهی تدریس نویسندگی خلاق دارد و در «دانشگاه هنر» و چندین نهاد خصوصی دیگر نظیر «کارنامه» تدریس کرده و سه مجموعه داستان از شاگردانش گردآوری کرده با نام «همشاگردیها» که توسط نشر «ناکجا» در فرانسه چاپ شده است.
او همچنین نویسندهی چند فیلمنامهی سینمایی است که معروفترین آنها فیلمنامهی «کسی از گربههای ایرانی خبر ندارد» ساختهی «بهمن قبادی»، برندهی جایزهی «نوعی نگاه» «جشنوارهی کنِ» فرانسه شده است.
آبکنار سال ۲۰۱۳ موفق به دریافت فلوشیپ از دانشگاه هاروارد شد و یک سالی ساکن بوستون بود. سال ۲۰۱۴ فلوشیپ دوسالهای از دانشگاه نوادا گرفته و اکنون مشغول رایزنی برای چاپ رمان جدیدش «تاریکی» است.
داوران
سودابه اشرفی
سودابه اشرفی نویسنده، ساکن کالیفرنیای شمالی است. تحصیلات خبرنگاری و کتابداری دارد. مجموعه داستان “فردا می بینمت” در امریکا و ایران چاپ شده. رمان “ماهیها در شب میخوابند” را نشر مروارید در ایران منتشر کرده. این رمان به ترکی ترجمه و در استانبول نیز به چاپ رسیده است. مجموعه داستانش با عنوان “اتاقی، خیالی” از ارشاد مجوز نگرفته است.
داستان کوتاه “اتاقی، خیالی” در سال ۲۰۰۳ برندهی جایزهی بنیاد صادق هدایت شده است. این داستان با ترجمهی پوپه میثاقی در مجلهی انگلیسی National Translation Month در سال ۲۰۱۷ به چاپ رسیده است. مجموعه داستان فردا میبینمت کاندید منتقدین مطبوعات بوده. رمان ماهیها در شب میخوابند، برندهی پنجمین دورهی جایزهی بنیاد گلشیری برای بهترین رمان سال،و جایزهی مهرگان ادب برای بهترین رمان سال بوده است. تک داستان “بیلی” از “مجموعهی فردا می بینمت” برندهی بهترین داستان کوتاه سال، دورهی هفتم جایزهی ادبی بنیاد گلشیری شده.
بسیاری از داستانهای کوتاه سودابه اشرفی در مجلات داخل و خارج از ایران به جاپ رسیدهاند. او داستانهای کوتاهی از کافکا، یاسوناری کاواباتا، لوییزا والنزوئلا، سامانتا چنگ و ساندار سیسنروس را نیز به فارسی ترجمه کرده است.
.
میترا الیاتی
«مادمازل کتی و چند داستان دیگر» اولین مجموعه داستان میترا الیاتی در سال ۱۳۸۰ توسط انتشارات چشمه منتشر شد. این کتاب از سوی منتقدین ادبی مورد توجه بسیاری قرار گرفت و جوایزی مختلفی همچون جایزه اولین مجموعه داستان سال ۸۱ «بنیاد گلشیری» و جایزهی کتاب سال «خانهی داستان»، را از آن خود کرد. این مجموعه داستان، در سال ۹۷ به چاپ هفتم رسید. دومین مجموعه داستان او تحت عنوان «کافه پری دریایی»/ نشر چشمه/ سال ۷۸ منتشر شد و در سال ۹۶ به چاپ چهارم رسید.
وی علاوه بر داستاننویسی، تاکنون داوری چند جشنوارهی داستان کوتاه کشوری از جمله: داوری داستانهای برتر اصفهان، مشهد، خرم آباد، و گرگان را نیز به عهده داشته است. الیاتی همچنین داور مرحله اول چهارمین دورهی جایزهی بنیاد گلشیری در سال ۸۳ و داور بخش نخست و بخش نهایی پنجمین دورهی جایزهی بنیاد هوشنگ گلشیری در سال ۸۴ (در بخش مجموعه داستان) و داور اولین دورهی جایزه ادبی روزی روزگاری در سال ۸۵، و داور نهایی برترین داستانهای علمی تخیلی و فانتزی سال ۸۵ و همچنین داور نهایی ششمین دورهی جايزهی داستاننويسي صادق هدايت، در سال ۸۶ و داور دو دوره نهایی در جشنواره جایزه ادبی «هفت اقلیم» بوده است. سخنرانی دربارهی مقوله «خود سانسوری و نوشتار زنانه» در کشورهای سوئد، آلمان و فرانسه از دیگر فعالیتهای میترا الیاتی است. و از دیگر فعالیت های این نویسنده می شود به سردبیری مجله ادبی-اینترنتی «جن و پری» به مدت هفت سال اشاره کرد.
.
مرضیه ستوده
مرضیه ستوده متولد تهران سال ۱۳۳۶ است، در سال ۱۹۸۹ به آلمان، بعد به کانادا مهاجرت کرده و ساکن تورنتو است. سالهاست داستانها و ترجمههایش در نشریات و سایتهای ادبی منتشر میشود و مورد تقدیر دیگر نویسندگان قرار گرفته است. در مسابقات داستان نویسی، داستانهایش به عنوان داستان برگزیده انتخاب شده و در سال ۱۳۸۲ برندۀ جایزه و تندیس صادق هدایت شد.
نشر اچ اند اس مدیا اولین مجموعه داستاناش “تیمار غریبان” را در سال ۲۰۱۳ منتشر کرده است. و اخیرا انتشارات نگاه، ترجمههایش را در مجموعه داستانهای برگزیده به اسم “دستمایهها” منتشر کرده است.
سال هاست در تلاش است که مجموعه داستان کوتاهش را در ایران چاپ کند ولی هنوز موفق نشده است.
..
بهرام مرادی
از نوجوانی با تئاتر آشنا شدم. سالها در نمایشنامههای خیابانی و صحنهیی بازیگری کردم، نمایشنامه نوشتم و کارگردانی کردم. در همان سالها داستانهای کوتاهی در حدِ سیاهمشق نوشتم. بعد از خروج از ایران در سالِ ۱۳۶۴ در کنارِ کارِ تئاتر، نوشتن وزنِ بیشتری در زندگیم پیدا کرد که حاصلش آثارِ زیر است:
در شکارِ لحظهها/ مجموعهداستان/ نشرِ شخصی/ آلمان/ ۱۹۹۳
یک بغل رُز برای اسبِ کَهر/ مجموعهداستان/ نشرِ باران/ سوئد/ ۲۰۰۰
خنده در خانهی تنهایی/ مجموعهداستان/ نشرِ اختران/ تهران/ ۱۳۸۱ (برندهي جایزهی بنیادِ گلشیری و جایزهی منتقدانِ مطبوعاتی/ کاندیدِ جایزههای یلدا و اصفهان/ ۱۳۸۲)
مردی آنورِ خیابان، زیرِ درخت/ مجموعهداستان/ نشرِ کاروان/ تهران/ ۱۳۸۴ (کاندید جایزهی بنیادِ گلشیری/ ۱۳۸۵)
خودسَر/ رُمان/ انتشاراتِ آمازون/ ۲۰۱۸
و … زندگی و نوشتن همچنان ادامه دارد…